بسم الله الرحمن الرحیم

مدرسه تابستانه 1403 با موضوع سبک شناسی اجتهادي امام خميني (ره)

موسسه آموزش عالی حوزوی ائمه اطهار(علیهم السلام) مشهد با همکاری مدیریت پژوهش و توسعه علمی حوزه علمیه اقدام به برگزاری دوره تربیت پژوهشگر در مباحث فقه و اصول با عنوان سبک شناسی اجتهادی نموده است. در این دوره به سبک شناسی اجتهادی امام خمینی (ره) اختصاص یافته که در اولین روز استاد گرانقدر حجت الاسلام مرتضی اسکندری (زید عزه)  در موضوع چیستی و ماهیت سبک شناسی و ضرورت پرداختن به سبک های اجتهادی فقهاء به ارائه مباحث خود پرداختند.

 

 

مقدمه

استاد در ابتدا بیان داشتند که با توجه به اینکه موضوع بحث ما حقیقت و ماهیت سبک شناسی اجتهادی است لازم است قبل از اینکه به این مساله بپردازیم سیری از تاریخ تحولات فقه و فقاهت را بدانیم تا درک بهتری از این موضوع داشته و مباحث پر فایده تر باشد از همین  رو می توان تحولات فقه را در هشت دوره ارائه نمود

دوره اول: عصر حضور معصومین (ع)

در این دوره، ائمه معصومین (ع) به عنوان معصومان و حاملان وحی، مسئولیت تبیین احکام اسلامی و حفظ آنها از تحریف را بر عهده داشتند. آموزش فقه در این دوره بیشتر بر حفظ احادیث و سنت نبوی متمرکز بود و مسائل فقهی به صورت پراکنده در احادیث بیان می‌شد. ائمه (ع) با بیان اصول کلی احکام، مسئولیت تفریع فروع را بر عهده شاگردان خود می‌گذاشتند و گاه برخی از آنها را به اجتهاد تشویق می‌کردند.

دوره دوم: تشکیل و تبویب فقه (آغاز غیبت صغری تا انتقال شیخ طوسی از بغداد به نجف)

با آغاز غیبت صغری، نیاز به تدوین و تبویب احکام فقهی بیش از پیش احساس شد. در این دوره، فقه مأثور به صورت کتاب‌های مستقل مانند هدایه و مقنع تبویب شد. همچنین، سه مدرسه فقهی مهم در قم و ری، عمانی و اسکافی و بغداد شکل گرفت که هر یک رویکرد خاص خود را در استنباط احکام داشتند. در این دوره، اصول فقه نیز به عنوان علمی مستقل شکل گرفت و کتاب‌های مهمی مانند التذکره و الذریعه تالیف شد.

دوره سوم: تحول و قانونمند شدن فقه (بعد از هجرت شیخ طوسی به نجف)

با هجرت شیخ طوسی به نجف و تاسیس حوزه علمیه نجف، فقه شیعه وارد مرحله جدیدی شد. در این دوره، فقه به سمت قانونمند شدن پیش رفت و استنباط احکام بر اساس قواعد مشخصی انجام می‌شد. همچنین، علم رجال و درایه به عنوان ابزارهای مهم در نقد و بررسی روایات توسعه یافت.

دوره چهارم: رکود و تقلید

پس از درگذشت شیخ طوسی، به دلیل عظمت شخصیت او، دوره رکود و تقلید در فقه شیعه آغاز شد. در این دوره، فقها بیشتر به تقلید از آراء شیخ طوسی می‌پرداختند و نوآوری‌های چندانی در فقه صورت نمی‌گرفت.

دوره پنجم: احیای فقه و توسعه آن

در این دوره، با ظهور فقهای بزرگی مانند محقق حلی و علامه حلی، فقه شیعه وارد مرحله جدیدی از شکوفایی شد. در این دوره، مباحث اصولی به طور گسترده‌ای مورد بحث قرار گرفت و کتاب‌های مهمی مانند معارج الاصول و نهایه الاصول تالیف شد. همچنین، بحث حجیت خبر ثقه و تقسیم‌بندی احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف مطرح شد.

دوره ششم: افراط و تفریط در فقه

در این دوره، دو جریان اصلی در فقه شیعه شکل گرفت: جریان اخباری که به همه احادیث اربعه عمل می‌کردند و جریان اصولی که به نقد و بررسی احادیث می‌پرداختند و بزرگانی مانند مقدس اردبیلی و دو شاگر او صاحب مدارک و صاحب معالم فقط به روایات صحیح اعلایی تمسک می کردند. این دو جریان منجر به افراط و تفریط در فقه شدند.

دوره هفتم: اعتدال و تعمیق فقه

با ظهور وحید بهبهانی، دوره جدیدی در فقه شیعه آغاز شد که در آن تلاش شد تا تعادل میان دو جریان اخباری و اصولی برقرار شود. وحید بهبهانی با تاسیس مدرسه اصولیه، به تعمیق مباحث فقهی پرداخت و به تفاوت‌های اجتهاد در شیعه و اهل سنت اشاره کرد.

دوره هشتم: استمرار و توسعه فقه

با ظهور شیخ انصاری، فقه شیعه به اوج شکوفایی خود رسید. شیخ انصاری با روش استدلالی دقیق خود، تحول عظیمی در فقه ایجاد کرد و شاگردان بسیاری را تربیت نمود که از جمله آنها می‌توان به میرزای شیرازی و آخوند خراسانی اشاره کرد.

 

نتیجه‌گیری

فقه شیعه در طول تاریخ تحولات شگرفی را تجربه کرده است. از دوره حضور معصومین تا عصر حاضر، فقه شیعه با چالش‌ها و فرصت‌های مختلفی مواجه بوده و در هر دوره، فقهای بزرگی ظهور کرده‌اند که با تلاش‌های خود، به توسعه و تعمیق این دانش پرداخته‌اند. شناخت تحولات تاریخی فقه شیعه، برای فهم بهتر مبانی فقهی و اجتهادی در عصر حاضر ضروری است.

 

تعداد بازدید :245
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) است.